سه دلیل که نباید یک کودک مستقل و موفق تربیت کنی!

والدینی که هنوز تجربه زیادی در تربیت کودک ندارند، ممکن است این سوال را بپرسند، که چقدرتربیت یک کودک مستقل و موفق در آینده کسب و کار او اهمیت دارد؟

قبل از پرداختن به اینکه چرا نباید به تربیت کودک مستقل و موفق بپردازیم، بهتر است برویم سراغ یک نگاه جدید به کودک و عالی ترین ویژگی که یک کودک مستقل موفق می تواند داشته باشد؟
کودکان مستقل و موفق اگر در هیچ چیز شبیه یک دیگر نباشند در یک چیز شبیه یک دیگر هستند، آنها یک فروشنده خوب هستند و باور کنید یا باور نکنید، کسب و کارش از روزی که پا بر روی زمین می گذارد شروع می شود!!
همانطوری که اثر انگشت کودک شما مستقل و متمایز از شما و 7 میلیارد انسان روی زمین است، موفق و مستقل بودن او نیز خاص خودش است.
اما درکمال تعجب ما از متفاوت بودن کودک میترسیم و مدام مقایسه اش می کنیم و سعی ما براین است که او را شبیه دیگران کنیم و تبدیلش کنیم به چیزی که هیچ هویتی از خودش ندارد! واین درحالیست که همین ویژگی خاص کودک ماست، که از او یک فروشنده مستقل و موفق میسازد. به قولی جالب«پول در خیابانهای کم رفت و آمد است».
اثر انگشت هیچ کودکی شبیه کودک دیگر نیست
و استعداد و مسیرشان هم شبیه یک دیگر نیست
6 موضوع جالب و بی نظیری که در این نوشته به آن خواهیم پرداخت:
- شاید تعجب کرده باشید که چرا کودک مستقل و موفق، باید فروشنده ی خوبی باشد؟!
- چگونه یک نفر فروشنده خوبی می شود!
- تبدیل علاقه به تخصص رشد جهشی کودک را به دنبال خواهد داشت.
- 3 مهارتی که کودک تو را از یک فروشنده معمولی به یک استاد فروشندگی تبدیل میکند.
- چرا در 99 درصد موارد با افرادی برخورد می کند که افراد موفق و هدفمندی هستند؟
- به سه دلیل، نباید کودک مستقل و موفق تربیت کنی!
- جان کلام
کودکی مستقل می شود که بازار استعداد خودش را پیدا کند
شاید تعجب کرده باشید که چرا کودک مستقل و موفق باید فروشنده ی خوبی باشد؟!
آخر هر وقت از فروشنده صحبت به میان می آید، ما سریع یک فروشنده بوتیک یا سوپر مارکت را به ذهن می آوریم و شاید هم یک فروشنده کتاب و ماشین آلات، اما در حقیقت فروشندگی در جای جای، زندگی ما وجود دارد ولی به آن دقت نکرده ایم، حتی وقتی شما یک فیلم یا سریال را دنبال می کنید در حقیقت یک خریدار به حساب می آیید و کسی که آن را ساخته یک فروشنده است، شما یا بلیط سینما تهیه می کنید و یا هزینه می کنید و تلوزیونی می خرید تا با آن وقتتان که بازهم قیمتی است صرف کنید و ان فیلم را ببینید. وقتی آشپزی می کنید، دلتان می خواهد خریدار داشته باشد و همه تلاشتان را می کنید که با توجه به ذائقه و نیاز خانواده بهترین غذا را تهیه کنید. حتی وقتی می خواهید ازدواج کنید باید خریدار شما بشوند.
کودک مستقل دیگران را خریدار استعدادش می کند
در 90 درصد موارد، زمانیکه مدرکتان را گرفته اید، هر چه که می خواهد باشد،دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس،دکتری، فوق دکترا و… شما باید فروشنده خوبی باشید تا خریدار داشته باشید، حتی وقتی برای استخدام تلاش می کنید، شما باید خودتان را به خوبی پرزنت کنید،(حتی وقتی بدنبال پارتی می گردید!) همین جا مشخص می شود که چرا یک نفر که به قول شما دیپلم هم ندارد از فردی که دکترا هم دارد مستقل وموفق تر است و تازه بیشتر به درد خودش و دیگران می خورد. حتما بارها خودتان به خاطر خجالتی بودن، موقعیت های عالی را بسیار از دست داده اید و یا حتی در خودتان ندیده اید که به سمتش بروید، اگر برای رفع خجالت کودکتان به دنبال راه حل عالی هستید، فقط کافیه روی این نوشته آبی کلیک کنید!
کودک مستقل در ابراز وجود خبره است
کودک شما هم در هر سنی باشد از این قائده مستثنی نیست، حالا کمی فکر کنید و به سوالات جالبم پاسخ دهید، ((دختر بچه ها، با طنازی و اغواگری دل شما را می ربایند؟! و یا با نق زدن و یا خجالتی بودن!؟ یک پسر بچه فضول و پرسر و صدا را دوست دارید یا یک پسربچه شاد و مودب که سرش به کار و بازی خودش است. حالا بگوید در مدرسه معلم و مسئولین مدرسه به چه کسی بیشتر توجه می کنند و او را در گروه ها وفعالیتهای مدرسه عضو میکنند؟!))
حالا متوجه شدید که چرا در درجه اول کودکتان باید فروشنده خوبی باشد؟
چگونه یک نفر فروشنده خوبی می شود!
زمانی یک فرد فروشنده خوب می شود که بازاریابی خوبی داشته باشد، منظورم از بازاریابی این است که اجازه دهید، استعداد خودش را پیدا کند با اعتماد به نفس آنرا دنبال کند، (“اجازه دهید” روی این جمله بیشتر تامل کنید بعدا به آن بر می گردیم.)و آن را مطابق با نیاز روز و مخاطب هدفش عرضه کند و یا اینکه خلاصه بگویم دردی از مردم دوا کند، حالا گفتم درد، نروید دوباره سراغ حرفه ی پزشکی و دندانپزشکی، بعضی ها دردهایشان برای شما ممکن است خنده دار هم باشد، اما به هرحال وقتی مشکل یک قشر خاص را با استعدادی که دارید، بتوانید حل کنید، خدمتی برای ارائه دارید و می توانید یک بازار را پرزنت کنید… ازیک نرم افزار یا اپلیکشن خاص گرفته تا پوشک بچه…
تبدیل علاقه به تخصص رشد جهشی کودک را به دنبال خواهد داشت.
فردی که در دوران کودکی به او اجازه داده نشده تا خودش باشد، یعنی به جای آنکه به استعداد او جهت بدهند، به او یک مسیر همگانی را دیکته کردهباشند و مدام در مقام مقایسه و معیارهای خوب و بد جامعه، شرایط بالندگی را از او گرفته باشند، دقیقا مثل پرنده ایی است که بالهایش را زده باشند، او به سختی می تواند در بزرگسالی، این فقدان را جبران کند و مدام خودتان زیرش را باید بگیرید تا کمی پرواز کند! در بهترین حالتش تا آخر عمرش فقط پول در می آورد اما لذتی از زندگی نمی برد، چون فقط او را تبدیل به یک ماشین پول چاپ کنی کرده اید!
کودک مستقل شلوغ کار است، هر چند تحملش سخت است
حتما می بینید که کودکان کارهای عجیب و غریب زیادی می کنند ، که برای شما قابل درک نیست و خسته تان می کند ، گاهی هم فکرمی کنید بی ادبند! و به اصطلاح نُطُقش را می کشید، همین نُطق کشیدنهاست که کار دستتان می دهد. البته می دانم که بچه داری سخت است اما خوب باید بپذیریم که ما کار سختی را قبول کرده ایم. شما برای رئیستان سخت کار می کنید اما نمی توانید نُطقش را بکشید، چون نطقتان را خواهد کشید. کودک هم تا آخرعمر با شماست و به اصطلاح تا آخر عمر پدر خودش و شما را در می آورد اگر ندانید که چه وقت چه کاری باید انجام دهید.
اگربه دنبال راه حل اساسی هستید، روی این نوشته آبی کلیک کنید!
حالا «اجازه دادن» یعنی چه!؟ اجازه دادن یعنی با کودک خود همراه باشی و به او اجازه جستجو و کشف دهید. نه آنطوری که شما صلاح می بینید، آنطوری که خودش می خواهد!! اجازه دهید همه ی اسباب بازیهایش را وارسی کند و از آنها سردرآورد، و توی اتاقش جای سوزن انداختن هم نباشد، وقتی به بازی با یک اسباب بازی او را محدود می کنید، طوری که خراب هم نشود، چطور انتظار دارید یک کودک خلق کننده و با اعتماد به نفس داشته باشید و یا وقتی خودتان به او می گویید که با اسباب بازیش چطور بازی کند؟! او برای شکوفا شدن، باید از همین کودکی فکرهای توی سرش را آزمایش کند، هر چند مسخره و به دردنخور به نظر آید و سپس عرضه کند، حالا یا می شود یا نمی شود!!
کودک برای شکوفا شدن، نیاز به آزمایش دارد حالا یا می شود یا نمیشود؟
یا زمانی که کودک از لوازم آرایشی شما استفاده می کند و شما نگران تربیت یا تخریب لوازم می شوید، امروز اگر کمی صبوری کنید از مخارج و هزینه های فردا برای خرید همراه با ولع لوازم آرایشی و از دست دادن فرصتها مواجه نخواهید بود.
فرزند شما هرچقدر در کودکی بر این مبنا حرکت کند، نیازش برای ریسکهای بزرگ در بزرگسالی و یا تعلل کردن کمتر می شود. این تولید و محصول او می تواند یک نقاشی و یا کاردستی باشد به سبک خودش نه به سبک شما!! مثل کودکی که بر روی در و دیوار خانه نقاشی هایی به سبک خودش می کشید که انصافا نقاشی های او جالب بود و نو (اما عجب صبری مادر داشته!) و تصادفا مدیر یک رستوران، در فضای مجازی نقاشی های دیواری او را دید، خوشش آمد و از کودک خواست در و دیوار رستورانش را به سبک خودش نقاشی کند و این شد، استارت کسب و کار و تبلیغ برای کار او!! اگر به نظر شما کسب درآمد راحت و سریع اشکالی دارد، پس رشد جهشی کودک خود را بر اساس علاقه نیز باور ندارید. مثالی برای آن می آورم، که با چشم خود دیدم. کودکی 11 ساله در مسابقات داستان نویسی کشوری برنده شد و به خاطز نبوغ خاصش در زمینه نویسندگی به مسابقات داستان نویسی در مالزی دعوت شد، اما در لحظه ی آخر پدرش مانع شرکت او در مسابقات مالزی شد، چون باورش این بود که نبوغ در داستان نویسی و نویسندگی به تحصیل کودکش، لطمه خواهد زد و آینده اش تباه می گردد.
کودک مستقل بی نظمی ها را تبدیل به فرصت می کند
3 مهارتی که فرزند تو را از یک فروشنده معمولی به یک استاد فروشندگی تبدیل میکند.
- مهمترین و اولین برگ برنده موفقیت فرزند شما، توانایی همدلی و همراهی کردن و اهمیت دادن به دیگران، یعنی ارتباطاتش بر مبنای «من خوبم و تو خوبی» باشه، مردم براشون اهمیت نداره که شما چقدر بارتون هست و چقدر علوم دانشگاهی را خوانده اید، اونا فقط می خوان بفهمن، که شما به اونها اهمیت میدین و مشکلشون را حل می کنید.
- دومیش اینه که فرزندتون را تشویق کنید که خدمت رسان باشه و برای چالشها و رنج های دیگران دنبال راه حل باشه نه اینکه متوقع باشه و یک ریز غر بزنه. به کودک اجازه دهید، هزینه های موفقیت را بپردازه! ماهیگیری نشانش دهید.
- سومیش اینه که با رفتارتون بهش یاد داده باشین که «نه شنیدن» یعنی راهش این نیست، راه دیگری را امتحان کن!! و بداند هر نه که می شنود او را به مقصد نزدیکتر و نزدیکتر می کند. وقتی «نه» شنید اما دوباره حرکت کرد به او جایزه دهید. نه وقتی که موفق شد. موفقیت که خودش جایزه است، توجه و جایزه شما را می خواهد چکار؟ همینطور، باید اجازه دهید به شما نه بگوید. ((خلاصه بگویم:کودک شما باید بتواند هم نه بشنود و هم نه بگوید.))
ارتباطات کودک موفق و مستقل بر مبنای «من خوبم و تو خوبی» است
در ضمن لزوم دستیابی به این 3 مهارت، داشتن مهارتهای زبانی و هوش کلامی بالا را در کودک می طلبد، در حقیقت مهارتهای کلامی عالی و فروشنده بودن در هم تنیده اند. برای پیدا کردن نوشته ی مربوط به ضرورت تقویت بیان و هوش کلامی در کودکان، [فقط کافیه روی این متن آبی کلیک کنی!]
اگر تا اینجای مقاله را دنبال کردی و هنوز به حرفام شک داری، دقیقا پاشنه آشیل تو درشکست خوردن فرزندت همین جاست!!
اگر تا اینجا اومدی از مقاله لذت بردی و یه برق توی چشمات ایجاد شد، تو یک کودک موفق و مستقل خواهی داشت!!
کودک شما لازم نیست که درآینده یک شخصیت فعال یا جنتلمن داشته باشد تا یک فروشنده خوب باشد. وقتی کودک به استقلال برسد غوغا به پا می کند، اما چرا!؟
کودک موفق در تیم موفقها جذب می شود
چرا در 99درصد موارد با افرادی برخورد می کند که افراد موفق و هدفمندی هستند؟
یک کودک مستقل نمی شود، مگر اینکه یک شخصیت هوشمند در او شکل گرفته باشد که همه کارهایش را اتوماتیک وار انجام می دهد. به خودش اعتماد کامل دارد و مطمئن است، آنچه در سر او افتاده روزی به حقیقت می پیوندد. خستگی، شکست و ناممکن در لغت نامه زندگی او جایی ندارد و می داند وقتی که قدمهای درستی بردارد هر ناممکنی ممکن می شود او به شکل خودکار مسایل را حل می کند. در دوره نوجوانی به دنبال عصای جادویی نیست که مدام گول ظواهر پر زرق و برق تبلیغاتی را بخورد و خودش را گم کند، به دنبال افراد آگاه و مشاورینی هست که او را به مقصدش نزدیک می کنند او وقت، انرژی و پول خود را برای رسیدن به هدفش خرج می کند، به دنبال خوشیهای لحظه ایی و آنی نیست و توقعات بی پایان و پوچ ندارد. لذتی از درون حس می کند که معادلی در دنیای خارج ندارد، در مقابل سختیها کم نمی آورد با چنین روندی که درپیش دارد، از تنها بودن و تمرکز بر اهداف لذت می برد و بطور اتوماتیک وار در 99درصد موارد با افرادی برخورد می کند که افراد موفق و هدفمندی هستند. بهانه تراشی نمی کند و منتظر دیگران نمی ماند، اقدام می کند و اقدام می کند، به نیازهای جامعه، بازار و بازاریابی روز مسلط می شود و به کسب و کار مستقلی که خودش ایجاد کرده میرسد که آن را گسترش میدهد، تیم و کارمندانش روز به روز افزایش می یابند، او به یک کارآفرین تبدیل می شود، و نان سر سفره ی خیلی ها می گذارد.
از انچه دوست دارد لذت می برد و دیگران را هم مشوق خود می بیند ناخودآگاه به سوی یادگیری و یادگیری بیشتر پیش می رود و اشتیاق او روزافزون میشود چالاکی در او نمایان می شود و به آرزوهایش قول رسیدن می دهد.
کودک مستقل هوشمندانه و بطوراتوماتیک در تجارت موفق می شود
به سه دلیل، نباید کودک مستقل و موفق تربیت کنی!
- زیرا دیگر نمی توانی عقیده ات را به کودک مستقل و موفق تحمیل کنی، چون او هوشمندانه و با اشتیاق بدنبال کسب و کار خودش می رود، شکست را نمی پذیرد و ازتمام موانع موجود و تحمیلی خواهد گذشت، بنابراین ممکن است رو در روی ترس های تو قرار گیرد.
- او در پی خودشناسی و خودیابی است و وقت کمتری را با تو خواهد گذراند اما هر وقت او را ببینی، چشمانش از شوق زندگی برق می زند.
- پر واضح است که کسی بیشتر از ما طاقت زمین خوردن فرزندمان را ندارد و این هم بسیار شایع است که هربار فرزندت شکست می خورد، تو نگران میشوی و می خواهی او را متوقف کنی، اما او شکست را راهی برای موفقیت می بیند. این درحالیست که شما برای زخم زانویش، غصه می خوری، در حالی که او برای هدف و زندگی رؤیائیش همه چیز را به جان می خرد و به چیزی بجز آن نمی اندیشد. اغلب ما فراموش می کنیم که نگاه و جایگاه هر کدام از ما ادمها با هم متفاوت است و فکر می کنیم آنچه به نظر ما خوب و درست است، در نظر دیگران هم این چنین باید باشد، راه دوری نمی رویم، حتما دیده اید که گاهی یک نفر از یک فیلم یا خبر خوشش آمده و به نظرش نظیر ندارد، مدام ما را هم درگیر آن می کند و از ما می خواهد او را در دیدن فیلم همراهی کنیم و تازه به این کفایت نمی کند و زمان پخش فیلم یا خبر نظر خودش را هم با هیجان به ما تحمیل می کند، بطوریکه کلا روایت را تغییر می دهد و آنطور که خودش دوست دارد آنرا بیان می کند. حالا چه کسی از ما به ما و فرزندمان نزدیکتر است و چه کسی براساس سلیقه ی خودش می خواهد او را درگیر دنیای خودَش کند؟
شادی و شکوفایی بهترین هدیه به خودمان و فرزندمان است
جان کلام
به جای آنکه صدایمان را بالا ببریم استدلالمان را بالا ببریم و با آموزش و انتخاب درست کودک خود را شاد و شکوفا سازیم.
در مورد چیزهایی که برای فرزندمان می خواهیم صحبت کن نه چیزهایی که نمی خواهیم، البته نه خواستنهای محدود کننده و از سر ترس و یا رویای بچگی خودمان که بوقوع نپیوسته و یا بر مبنای راه و چاهی که خودمان تجربه کرده ایم، احساس و کلام ما باید منتقل کننده ی، مواردی از این قبیل باشد، من یک فرزند قدرتمند و مستقل دارم. من به قدرت درونی او ایمان دارم و می دانم او ارزشمندترین استعدادها را با خود به این دنیا آورده است که من هم از آنها سر درنمی آورم، او در زمان و موقعیت دیگری به دنیا امده و در این جهان رسالت خاص خودش را دارد، او آنچنان توانایی دارد که اگر به آن بپردازد، دنیای خودش و دیگران را تغییر خواهد داد. وظیفه من آموزش دیدن صحیح است تا با انتخابهای درست و رفتارهای مناسبم، بتوانم همراه و دوست خوبی چه در دنیای بیرون او و چه در ذهن و قلب او باشم، خوشحالم که خداوند هدیه مادر شدن را به من ارزانی کرده است تا در رسالتی که او در دنیا دارد، شریک باشم زیرا مادر خوب بودن هنر است.
دیدگاهتان را بنویسید